به جزیره تنهایی من خوش آمدید

من و تو ,ما

درخواست عاشقانه

 

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 2 / 3 / 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اطلاعيه عاشقانه

شركت سايپا اعلام كرد:

عمر دست خداست پرايد فقط وسيله است 

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 22 / 12 / 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تفاوت نسلهاي عاشقانه در يك نگاه

 

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 24 / 11 / 1390برچسب:شلوارقشنگها, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

شهادت عاشقانه

پدرم سینه اش را مقابل گلوله دشمن
برهنه کرد و نگذاشت به حریم ایران
تجاوزکنند...
و تو سینه ات را مقابل دوربین دشمن
برهنه کردی و گذاشتی به شرافت ایران

تجاوز کنند... 

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 14 / 11 / 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

خيابان عاشقانه

خیابان نیست ؛

كه از همان جایی آمدی بروی

بــفـــهــمـــ !!

این لا مذهب اسمش احساس است... 

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 24 / 10 / 1390برچسب:عاشقانه ترين عكسها, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نوازش عاشقانه

به فکر نوازش دست های منی


بی آنکه بدانی دلم است


که تنها مانده ، دست هایم دو تایند ...!! 

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 8 / 10 / 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

محرم عاشقانه

 دانی که چرا چوب شود قسمت آتش ؟ 


بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است!

دانی که چرا آب فرات است گِل الود ؟

شرمندگی اش از لب عطشان حسین است !

دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ؟

زیرا که خدا نیز عزادار حسین است !!!
 
نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 15 / 9 / 1390برچسب:sms,اس ام اس ,يا حسين ,محرم ,عاشورا, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

مسلمان عاشقانه

  میگویند  وقتی رضا شاه تصمیم گرفت بانک ملّی را تأسیس کند برای بازاری ها پیغام فرستاد که از بانک ملّی اوراق قرضه بخرند. هیچکدام از تجّار بازار حاضر به این کار نشد. وقتی خبر به خانم فخرالدّوله، مالک بسیار ثروتمند، خواهر مظفّر ادین شاه  و مادرمرحوم دکتر امینی رسید به رضاشاه پیغام فرستاد  که مگر من مرده ام که می خواهی از بازار  پول قرض کنی ؟ من حاضرم در بانک ملّی سرمایه گذاری کنم. و به این ترتیب بانک ملّی با پول خانم فخرالدّوله تأسیس شد.

 
یکی از قوانینی که در زمان رضا شاه تصویب شد قانون روزهای تعطیلی مغازه ها و ادارات بود. به این ترتیب هر کس به خواست خود و بدون دلیل موجّهی نمی توانست مغازه اش را ببندد. روزی رضاشاه با اتوموبیلش از خیابانی می گذشت  که متوجّه شد مغازه ای بسته است. ناراحت شد و دستور داد که صاحب آن مغازه را پیدا کنند و نزد او بیاورند. کاشف به عمل آمد که صاحب مغازه  یک عرق فروش ارمنی است. آن مرد را نزد رضاشاه آوردند. شاه پرسید:   پدر سوخته چرا  مغازه ات را بسته ای؟ مرد ارمنی جواب داد قربانت گردم امروز روز قتل مسلم بن عقیل است و من فکر کردم صلاح نیست دراین روز عرق بفروشم. شاه دستور تحقیق داد و دیدند که حقّ با عرق فروش ارمنی است. آنوقت رضا شاه عرق فروش را مرخص کرد و رو به همراهانش کرد و گفت:
"در این مملکت یک مرد واقعی داریم آنهم خانم فخر الدوله است و یک مسلمان واقعی داریم آنهم قاراپط ارمنی است.
 
نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 29 / 8 / 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

موهاي عاشقانه

هرسال اين موقع واسم ايميل گردهمايي موفرفريا ميومد ولي امسال نيومده 

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 26 / 8 / 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

عاشقانه مولا

شبي در محفلي ذکر علي بود 
شنيدم عارفي فرزانه فرمود 
اگر آتش به زير پوست داري 
نسوزي گر علي را دوست داري 
خورشيد شکفته در غدير است علي 
باران بهار در کوير است علي 
بر مسند عاشقي شهي بي همتاست 

بر ملک محمدي امير است علي  

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 24 / 8 / 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

خطاي ديد عاشقانه

 به ستاره قرمز روی بینی این خانم زل بزنید و 30 ثانیه پلک نزنید...


بعدش سریع به یه دیوار یا کاغذ سفید نگاه کرده و مدام پلک بزنید ... خـــــــــــــــــیلی بــــــــــــــــــــاحاله
شما دیگه عکس دختر که بصورت نگاتیو رو بصورت کامل و رنگی خواهید دید
ولی به شرط اینکه سریع پلک بزنید 

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 22 / 8 / 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

لبخند عاشقانه

 

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 25 / 7 / 1390برچسب:لبخند عاشقانه, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

باور عاشقانه

 باور کن آن "میم" مالکیتی که به آخر اسمم اضافه می کردی
بزرگترین و زیباترین

شاعرانه ای بود که شنیدم....

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 25 / 7 / 1390برچسب:عاشقانه, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

خواب عاشقانه

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 12 / 7 / 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صبحانه عاشقانه

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 12 / 7 / 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

عاشقانه

چشم هایت را دنبال میکنم...رو به خدا میروی...دوباره نگاه میکنم و در انتظاری شیرین مینشینم..و فردا...
 

نویسنده: هادی ׀ تاریخ: 11 / 7 / 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , love.hadi.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM